کد مطلب:314453 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:203

پیدا شدن کیف گمشده شاعر اهل بیت آقای قیصر بارهوی مقیم لاهور
یك واقعه عجیب و غریب و شگفت آور كه از كتاب علی علیه السلام قسمت دوم، ص 114 به حواله ی تقویم امامیه لاهور نوشته شده بود. آقای قیصر بارهوی از لاهور روانه ی مولتان برای روضه خوانی امام حسین علیه السلام بوده با اتوبوس به آن جا تشریف می بردند. اتوبوسی كه بر آن سوار بود وقتی به شهر رسید توقف كرد، راننده به مسافران گفت: مسافرانی كه عازم مولتان هستند از اتوبوس پیاده و سوار اتوبوس دیگری شوند.

بنده هم همراه با مسافران دیگر كه اعزام مولتان بودند به آن اتوبوس سوار شدم و اتوبوس حركت كرد. اتوبوس چند كیلومتر حركت كرده بود كه متوجه شدم كیف من كه در آن دفتر مرثیه خوانی بوده در اتوبوس قبلی جا مانده است یك دفعه دلم گرفت و نمی فهمیدم چه كار كنم؟ اگر برگردم ممكن است اتوبوس از آن جا حركت كرده باشد یا كیفم را برده باشند. اگر مولتان هم بروم چگونه در آن جا روضه خوانی كنم.

در دلم از حضرت عباس علیه السلام علمدار كربلا كمك خواستم و گفتم: تو كه فرزند مشكل گشا هستی كمكم كن من برای روضه خوانی برادر شما امام حسین علیه السلام می رفتم. مبتلا به مشكلی شده ام كه شما از آن باخبری مولا عباس، دفتر مرثیه خوانی مرا برگردان. در دلم به حضرت عباس علیه السلام متوسل شدم. اتوبوسی كه بر آن سوار بودم یك دفعه خراب شد. راننده، اتوبوس را كنار جاده پارك كرد و همه مسافران از اتوبوس پیاده شدند و راننده مشغول تعمیر اتوبوس شد، كمی بعد از طرف شهر خانیوال اتوبوسی آمد و به فاصله چند متر جلوتر از ما ایستاد. یك نفر از آن پیاده شد و نزد اتوبوس ما آمد و با صدای بلند نام مرا برد و گفت: قیصر بارهوی كیست؟ وقتی نام خودم را شنیدم با عجله گفتم: من هستم. آن شخص كیفم را به من داد و گفت: كه در بین راه یك نفر این كیف را به من داده و تأكیدا به من گفته است كه همین الآن در بین راه به یك اتوبوس برخورد می كنی كه در آن شخصی به نام قیصر بارهوی است، این كیف را به او بده بعد از دادن كیف رفت و در اتوبوس خود نشست و روانه شد. با رفتن آن شخص، اتوبوس درست شد و مسافران سوار شدند و ما به سوی منزل حركت كردیم.



[ صفحه 399]